بقاياي ستون ها و سر ستون هاي خورهه
ستون هاي خورهه از جنس سنگ تراورتن است كه در گروه سنگ هاي آهكي و رسوبي طبقه بندي مي شوند.
اين سنگ ها كه داراي فرورفتگي هاي متعدد هستند، از معدن سنگي كه در شمال غرب خورهه و در فاصله ۵۰۰ متري قرار دارد به اين مكان آورده شده اند.
بقاياي ستون ها و سر ستون هاي موجود نشان مي دهد كه اين ستون ها، فاقد شيار و نقش و نگارهايي به سبك آثار موجود در تخت جمشيد بوده و از پايه ستون به طرف بالا به شكل پايه مخروط ناقص باريك مي شده است.
قطر پايين ستون ها به طول ۷۵ سانتيمتر و قطر انتهايي آن حدود ۴۵ سانتيمتر است.
هر ستون از ۶ قطعه كه بر روي يكديگر قرار گرفته اند، تشكيل شده و در مركز هر قطعه حفره اي مكعب شكل به ابعاد ۵/۵x۴x۳ سانتيمتر براي قرار دادن قطعه چوب در داخل آن براي نگهداري قطعه روي آن و جلوگيري از لغزش و جابه جايي ساخته مي شده است.
۶ قطعه سنگ استوانه اي، ساقه هريك از ستون هاي خورهه را تشكيل مي دهد كه به ۷/۲۸ متر خواهد رسيد.هر ستون از يك شال چهارگوش و سپس روي آن يك شال چهارگوش كوچكتر با يك طبله كه اين دو به طور يكپارچه و متصل به هم ساخته شده اند، تشكيل شده است.

ساقه ستون ساده و صاف بوده و بدون ملات و به طور خشكه روي يكديگر سوار شده اند.
بدنه هر ستون شامل ۲ قسمت است:
۱) صفحات هموار مربع شكل در رأس
۲) در زير صفحه هاي مذكور ۲ مخروط كمر باريك ديده مي شود كه به صورت حلقه هاي حلزوني و مدور تراشيده شده اند.
پايه اين ستون ها مدور ساده است و سر ستون ها به سبك و شيوه ايونيك (Ionic) كه نوعي ديگر از ستون سازي يوناني است و در هر طرف داراي ۲ مخروطه ناقص است، ساخته شده اما با افكار و اسلوب محلي تعديل يافته است.طول اين سرستون ها نسبت به قطرشان زياد است و مطابق اصول صنعتي يونان از تناسب خارج است.
در محل اتصال دو سر مخروط ها، علامت ضربدري به صورت برجسته تزيين شده است. سطح بزرگتر مخروط ها كه نقش حلزوني دارد، دو به دو در پشت يكديگر قرار دارند.دو تاي اين مخروط ها در نماي بيرون بنا قرار داشته و ۲ تاي ديگر آن به طرف داخل ساختمان است.
قطر حلزون ها حدود ۳۰ سانتيمتر و فاصله بين آنها حدود ۲۰ سانتيمتر است.
سرستون ها بخشي از ساقه ستون است كه از سنگ ابزار شده و سقفي مسطح شكل روي آنها قرار داشته است.طبق اسناد موجود تا سال ۳۷۸ هجري ۴ ستون در خورهه پا برجا بوده كه احتمالاً در سال هاي بعد ۲ ستون آن تخريب شده است.
ستون ها داراي پايه ستوني، محكم مكعب شكل به ابعاد ۸۴x۸۴x۲۰ سانتيمتر بوده كه از سنگ يك تكه ابزار شده اند.
تاكنون ۲ عدد پايه ستون بر اثر كاوش هاي صورت گرفته در محل پيدا شده است.
اطلاعات ارائه شده از سوي مورخان اختلاف ها زيادي را درباره اصالت بنا ايجاد كرده كه آيا واقعا مجموعه خورهه از سوي سلوكيان و يونانيان براي معبد ساخته شده يا از سوي ايرانيان سفر كرده به غرب و الهام گيري از معماري يوناني به منظوري ديگر بنا نهاده شده است.

درباره پلان معماري خورهه هيچگونه مطلبي در اسناد تاريخي وجود ندارد و تنها آقاي مهندس علي حاكمي در سال ۱۳۵۵ توانست نقشه اوليه خورهه را با تحليل معماري زير تهيه كند.
بناي مجموعه تاريخي خورهه با مساحتي حدود ۳ هزار و ۵۵۰ متر ساخته شد كه شامل ۳ بخش ايوان اصلي، مجموعه شمالي و مجموعه جنوبي بوده است.
ايوان اصلي داراي ۱۲ ستون در ۲ رديف بوده و در ۴ طرف داراي ديواره جرز مانندي است. ابعاد ايوان۱۹/۲۸ در ۶/۴۸ متر است و در ضلع غربي و شرقي داراي درهاي ورودي و خروجي بوده است. ضلع شرقي با ۱۰ پله به خارج از بنا ارتباط مي يافته و همچنين در ضلع غربي دروازه اي براي ورود و خروج تعبيه شده بود. ۲ ستون سنگي باقيمانده بنا بر روي صفه سنگي اين ايوان استوار است.
در راهروهاي ضلع شرقي و غربي تعدادي پله وجود داشته كه احتمالاً به منظور دسترسي به طبقه دوم بوده است.ارتفاع ستون ها ۷/۳۳ متر بوده كه با توجه به حجم سقف ايوان، حدود ۹/۵ متر مي شده است.
بخش شمالي بنا شامل تعدادي راهرو و اتاق هايي است كه در اطراف حياط مركزي قرار داشته و با ديوارهاي قطوري محصور مي شده است. مساحت حياط حدودا ۷/۹۵ در ۸/۴۵ متر است. از طريق دري كه در ضلع شمالي بنا قرار داشته، افراد خصوصي وارد اين بخش (اندروني) مي شده اند. ساير اتاق ها با راهروي باريك و بلند به هم متصل بوده اند.
بخش غربي مجموعه شامل چند اتاق بوده كه با راهروها و پله هايي با يكديگر ارتباط داشته اند و پلكان ضلع غربي به پشت بام ايوان ستون دار وصل مي شده است.
چنانچه نقشه مذكور با طرح و پلان هاي ديگر مناطق اشكاني مقايسه شود به پاره اي از خصوصيات مشترك آنها پي خواهيم برد. در محل هايي نظير آشور، هترا ( الخضرا)، اوروك، سنا و چل شايان از ايوان به عنوان يك عضو مهم معماري استفاده شده است.
در اين نكته ترديدي نيست كه اشكاني ها در زدن اتاق هاي بزرگ و بلند از سنگ و آجر و خشت مهارت كافي داشته اند و به احتمال بسيار اين تبحر را نيز در خورهه روي برخي از عناصر معماري مانند راهروهاي ارتباطي به كار گرفته اند زيرا آثار باقيمانده يك طاق خشتي در روي يكي از گذرگاه ها، شاهد اين گفته است.بررسي هاي انجام شده و آثار مكشوفه در دشت خورهه نشانگر اين است كه سابقه سكونت در اين منطقه به هزاره دوم قبل از ميلاد مي رسد.
البته درباره نوع معماري و ساختار بناي خورهه مدارك و اسناد مكتوبي در كتب تاريخي وجود ندارد ولي مورخان و باستان شناسان داخلي و خارجي مطالب متعددي را درباره اصالت بنا و نوع معماري آن نقل كرده اند.

لويي واندنبرگ در كتاب باستان شناسي ايران باستان به نقل از هرتسفلد آورده است كه: قابل تذكر است كه شيندلر، كمي به سمت جنوب در خورهه كه سر راه اراك به كاشان يا قم واقع است معبدي يافت كه هنوز ۲ ستون يوناني كشيده در آن برپا بود.
دكتر ج.كريستي ويلسن در كتاب تاريخ صنايع ايران مي نويسد: خرابه هاي معبد ديگري از زمان سلوكيه در دره خورهه واقع در محلات پيدا شده است.گرچه بنا منهدم شده و از بين رفته است، ولي سنگ هاي تراشيده آن در اطراف پراكنده است و ۲ ستون از كل آن بنا هنوز برپاست.
مجموعه بافت معماري خورهه از نظر جهت يابي جغرافيايي كاملاً به سوي شمال ساخته نشده بلكه به اندازه ۴۵ درجه به طرف شرق انحراف دارد. چنين وضعي را نيز مي توان در پاره اي از نقاط و بنا هاي باستاني مانند واحد معماري ميشي جان و چغازنبيل و چنانچه از مرزهاي جغرافيايي امروز ايران بيرون مي رويم در مجموعه معابد در اور و نيز در معبد بزرگ درگارا و همچنين لايه هاي دوره سلوكي و اشكاني شهر سلوكيه واقع در نزديكي بغداد و در ساحل دجله مشاهده كرد.بر اساس مطالعات و يافته هاي حفاري مي توان ۳ دوره پيش از تاريخ، اشكاني و اسلامي را براي خورهه قائل شد.
از عناصر مكشوفه پيش از تاريخ مي توان به سفال هاي اخرائي نقش دار، تيغه هاي سنگي و نيز اجسام سنگي گوناگون مانند سنگ هاي كوچك به اندازه يك بند انگشت اشاره كرد.
از دوره اشكاني سفال هاي متعدد قرمز رنگ ضخيم، نخودي، قرمز رنگ ظريف و نازك و خاكستري ظريف پيدا شده اند كه نمونه هاي آنها را در ديگر نقاط ايران مانند شوش، چغازنبيل و در محل هاي مختلف دره كنگاور سراغ داريم.
از دوره اسلامي عمدتاً قبوري يافت شدند كه ساختار قبرها و پاره اي از آنها مضطرب شده و اكثر قريب به اتفاق آنها فاقد پوشش سنگي و يا آجري بوده اند كه احتمالاً اين قبور مربوط به سده هاي پنجم و ششم هجري قمري است.
همچنين بقاياي اشياي سفالي كه متعلق به دوره قبل از ميلاد، اشكانيان و سامانيان است، بر اثر حفاري ها در منطقه يافت شده است.عمده اين اشياي سفالي در سال ۱۳۵۵ به دست آمده است.
از ديگر اشياي مكشوفه مي توان به پيه سوز سفالي، كوزه دسته دار، كوزه كروي شكل لوله دار، قطعه سنگ هاي تزئيني، اشياي فلزي، قطعه هاي شيشه و تعداد ۷ اسكلت انسان اشاره كرد.
البته اسكلت ها با توجه به نوع دفن آنها كه بر روي شانه راست و به سوي قبله صورت گرفته احتمال زياد مي رود كه متعلق به دوره اسلامي بوده باشد.
درباره سازنده بنا و نوع و گونه كاربردي آن به عنوان يك عمارت اشرافي و يا پرستشگاه و نيز به طور گمان كوشك و يا تلفيقي از آن ۲ شكل و همچنين ارتباط بناي مذكور با محيط و محله با توجه به شرايط فعلي ميزان حفاري، فقط مي توان در اين زمينه ها به تئوري هاي ضعيف دست زد هرچند اين نظريه ها هيچگونه پرسش و مشكل عيني را حل نكرده بلكه بايد منتظر نتايج كاوش هاي آتي بود.
گفتني است بناي باستاني خورهه نخستين بناي تاريخي استان مركزي است كه به ثبت آثار ملي رسيده است و تاريخ آن ۱۳۱۰/۱۰/۱۵ باز مي شود. اين مجموعه با شماره ۱۳۱ در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
لازم به ذكر است كتاب خورهه كه نتيجه سومين فصل كاوش هاي باستان شناسي، هيأت باستان شناسي به سرپرستي دكتر مهدي رهبر است، از سوي سازمان ميراث فرهنگي به چاپ رسيده است.
راه هاي دسترسي به خورهه
جاده محلات به آبگرم، خورهه با جاده آسفالته حدود ۲۰ كيلومتر.جاده قم به اصفهان، نرسيده به شهر دليجان (۷۰ كيلومتري قم). روستاي دودهك سپس به سوي خورهه با حدود ۱۲ كيلومتر. پرنيان سلطانمرادي
+ نوشته شده در چهارشنبه بیستم آبان ۱۳۹۴ ساعت 22:30 توسط مجید صیادزاده
|