تنوع قومي در استان آذربايجان غربي
استان آذربايجان غربي به دليل داشتن بيشترين تنوع قومي داراي بيشترين تنوع گويش هاي محلي در ايران اسلامي است. اين گويش ها بخشي از ميراث هاي کهن ايران زمين هستند که در بطن خود مفاهيم ارزشي، انساني، علمي ادبي و تاريخي ارزشمندي را دارند که امروزه نه خود زبانها بلکه مفاهيم ارزشي و ادبيات شفاهي آنها در حال نابودي است.
رواج زندگي ماشيني و استفاده گسترده از وسايل ارتباط جمعي در ميان خانواده ها موجب شده بسياري از ادبيات عاميانه ،داستانها ،ضرب المثل ها ،متل ها و لالايي ها رو به فراموشي برود. امروزه افراد کمتر اطلاعاتي از بخش فولکور زباني که به آن تکلم مي کنند ،ندارندو گويش ها منحصر به واژگاني شده که تنها به تفهيم و تفاهم خلاصه مي شود.
گويش هاي محلي آذربايجان غربي به چهار دسته تقسيم مي شوند که شامل زبان ترکي، کردي،ارمني و آشوري است. زبان ترکي در استان داراي بيشترين تعداد متکلم است و بعد زبان کردي است که به دو لهجه شکاک،يا کردي شمال و لهجه سرياني تقسيم مي شود. حوزه لهجه کردي شمال از کوهستانهاي شمال ماکو آغاز شده تا نزديکي هاي شهرستان اشنويه را در بر مي گيرد.
لهجه سرياني شامل شهرستانهاي اشنويه،مهاباد،بوکان سردشت و پيرانشهر مي شود که اين دولهجه به رغم قرابتهاي زياد تفاوتهايي نيز باهم دارند که گاهي تفهيم و تفاهم را مشکل ميکند.
زبان ارمني شاخه اي از زبانهاي هند و اروپايي است که مانند زبان فارسي داراي شش صيغه است . زبان آشوري از تيره زبانهاي آرامي است که شباهت زيادي به زبان عربي دارد و داراي صيغه است.گرچه تعداد ارامنه و آشوريان در سالهاي اخير در استان کاهش يافته ولي هر دو زبان در مدارس ارامنه و آشوريان تدريس مي شود و کودکان هر دو گروه مسيحي از ابتداي کودکي باز بان مادري خود خواندن و نوشتن را ياد مي گيرند.
در استان آذربايجان غربي غير از چهار زبان عمده، زبان محلي ديگري وجود ندارد و در تاريخ اجتماعي اين استان نيز تا کنون گزارشي از وجود زبانهاي محلي ديگر داده نشده است.
نظر به اينکه هم اکنون نيز تمام اقوام موجود در استان به زبان مادري تکلم ميکنند نسبت به از بين رفتن اين زبانها حتي در ميان مدت نيز نگراني وجود ندارد، ولي نگراني از آن جهت است که فولکور و ادبيات شفاهي اين زبانها در خطر نابودي است.
زبان ترکي يکي از غني ترين زبانهاي دنيا به لحاظ فولکور و ادبيات عاميانه است. دراستانهاي بسيار زيادي زبان ترکي وجود داردکه به ادبيات عاميانه ديگر ملتها راه يافته مانند داستان فاطمه و نامادري در اروپا به سيندرلا تبديل شده و در زبان فارسي خمير مايه داستان ماه پيشاني شده است. وسعت و تعداد ضرب المثل ها،متل ها ،لالايي ها،ترانه و دوبيتي هاي که به زبان ترکي وجود دارد در کمتر زباني ديده ميشود ولي متاسفانه با ظهور پديده تلويزيون آرام آرام رو به فراموشي گذاشته اند.شب هاي سرد و طولاني پاييز و زمستان ،زماني بود که مادربزرگها سرکودکان رابا داستانهايي که از مادرها و مادر بزرگهاي خود شنيده بودند گرم مي کردند. امروز کودکان آذربايجان غربي به جاي داستان هاي خسرو وشيرين،ملک محمد،فاطمه و نامادري،اصلي و کرم کوراوغلو و ديگر داستانهاي قهرماني و حماسي مجبورند تام و جري و پلنگ صورتي را تماشاکنند.
گرچه فعاليتهاي محدودي براي جمع آوري فولکور و ادبيات عاميانه زبان ترکي در آذربايجان غربي انجام گرفته ولي در مقايسه با وسعت و حجم مباني فولکوريک مردم استان قابل ملاحظه نيست.
در ادبيات عاميانه فولکور آذربايجان مفاهيم ارزشي به اندازه اي غني و وسيع است که در آن توجه به مقام و منزلت انسان،مباني ديني و اعتقادي،رادمردي،جوانمردي ،ايثار ،فداکاري و نوع دوستي موج مي زند.
انس والفت مردم آذربايجان غربي با حيوانات از قبيل اسب، گاو، گوسفند و ديگر چهارپايان بارکش باعث شده تا اشعار ،ترانه و متل هايي براي آنها ساخته شود که قرنها سينه به سينه خوانده شده است.کشاورزاني که در گذشته باگاو، زمينها را شخم مي زنند و يا خرمن مي کوبيدند،هنگام کار براي آرامش حيوانات آوازهايي را مي خواندند که در اصطلاح عاميانه به آن يل يل مي گفتند. يل يل عبارت از اشعاري در وصف حيوانات بود که بار يتم خاصي و بصورت آواز خوانده مي شد و کشاورزان معتقد بودند با خواندن آواز حيوان احساس خستگي نمي کند.
مردم آذربايجان غربي در استفاده از ضرب المثل ها مشهورندو بدينوسيله مي توانند به جاي يک ساعت تعريف و تفسير با يک ضرب المثل موضوع را به مخاطب القا کنند. متاسفانه اين روزها کسي از اين ضرب المثل ها استفاده نميکند و حتي کسي اين نوع مثل ها را نمي شناسد.
زبان کردي نيز مانند زبان ترکي داراي ادبيات عاميانه و فولکور غني است که به حال و روز زبان ترکي مبتلا شده است.به اعتقاد کارشناسان نبود ادبيات مکتوب از مهمترين دلايل فراموشي ادبيات عاميانه و فولکور زبانهاي محلي در آذربايجان غربي است.
علي پور يک کارشناس تاريخ در اروميه با اشاره به وسعت ادبيات عاميانه زبانهاي ترکي و کردي مي گويد: تا کنون هيچ تلاشي براي ضبط و جمع آوري اين ادبيات صورت نگرفته است و آنچه که انجام گرفته محدود و ناچيز است.
وي رواج استفاده از وسايل ارتباط جمعي خصوصا تلويزيون را عامل بعدي فراموشي مباني فرهنگ شفاهي عنوان کرد و افزود: فراگيري استفاده از تلويزيون و ساير وسايل صوتي و تصويري موجب شده تا ادبيات عاميانه ترکي و کردي رو به فراموشي سپرده شود.
علي پور اثر دو زباني بودن استان نسبت به فراموشي ادبيات عاميانه را رد مي کند و ميگويد: استفاده از چند زبان در محاورات و ادبيات مکتوب نه تنها زبان مادري را محدود نميکند بلکه موجب گسترش و غناي زبانهاي محلي نيز مي شود.
به اعتقاد وي ،ادبيات عاميانه فولکور زبان فارسي هم به سرنوشت زبانهاي محلي دچار شده و ادبيات شفاهي زبان فارسي هم در حال فراموشي است.
علي پور مي گويد: ضبط و ثبت فرهنگ عاميانه و فولکور هم به تنهايي قادر نيست از فراموشي ادبيات کهن و عاميانه ومحلي جلوگيري کند،بلکه اين فرهنگ بايدبه انحا» مختلف از سوي برنامه سازان ،هنرمندان و سينماگران بطور مستمر به مردم عرضه شود.
وي افزود: هيچ دليلي ندارد که کشور ايران با همه تنوع فرهنگي ،قومي وزباني از توليدات کشورهاي بيگانه در رسانه هاي جمعي استفاده کند که هيچ تناسبي با اعتقادات و باورهاي مردم ايران ندارد.
+ نوشته شده در چهارشنبه هفتم بهمن ۱۳۹۴ ساعت 11:15 توسط مجید صیادزاده
|